تالاب کنّیچال تقریباً در 10کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس و 15کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد و در عمق جنگل معروف مشل موزّی قرار دارد که در بعضی از مواقع بدانجا جنگل «فین»یا محمد آباد نیز گفته می شود.
به گزارش ایسنا، کنیچال (مرداب هسل) یکی از شگفتیهای جنگلهای پر پشت شهرستان چالوس است که توسّط جنگلی انبوه در میان گرفته شده است و راه دسترسی آسانی ندارد. این مکان آبشخور جانوران و درندگانی است که در میان آنها یوز پلنگ و پلنگ نیز دیده میشوند. این جنگلهای پر پشت تا پیش از ملی شدن جنگلها و مراتع از چراگاههای احشام مردم سینوا، تلاجو و سینوا چشمه بود و اکنون نیز با قرار گرفتن این آبادیهای بزرگ و صاحب نام در سمت شمالی، نزدیکترین روستاها به تالاب مزبور محسوب میشوند.
یکی از پژوهشگران و محققان غرب مازندران به توصیف این نقطه زیبا در چالوس پرداخته است و در این باره میگوید: برای شناسایی و دیدن کنیچال(مرداب هسل) به روستای محمّد آباد یا شاه چشمه باید رفت تا مسیر راه را از کسانی که این مکان را میدانند پرسید. مغازهداران و رهگذران همگی فقط نامی از آن شنیده وعدّهای هم اصلاً نشنیدهاند.
به ناچار باید از پیرمردانی که در آن منطقه سر گالشی کردند یا چارودارانی که برای گاوداران پیشین کاه و کلش حمل کرده بودند پرسید و خوشبختانه پیرمردی 92ساله به نام هدایت الله توپا ابراهیمی پیدا میشود که اعلام میکند "کنیچال" در روستای تاریخی تلاجو در محدوده مراتع جنگلی این آبادی و روستای سینوا قرار دارد.
مومن توپا ابراهیمی میگوید: پیرمرد از جایش برمیخیزد عینکش را جابجا میکند و انگشت اشارهاش را به طرف کوه تجک میگیرد و میگوید: برای رفتن به کنّیچال باید این کوه را پشت سر گذاشت و از یال آن سوی کوه که جهتی شمالی-جنوبی دارد تا جنگل پر پشت «مشل »به طور افقی پیش رفت، از آنجا راه سرازیری است و تا «هسل» راهی نیست، اگر دقت کنید بچّههای سینوایی در آن حوالی هستند که میتوان از آنها مسیر را پرسید زیرا هسل در میان جنگل پنهان است.
وی ادامه میدهد: هوای جنگل در این فصل و در این ارتفاع دَم دارد. در جنگل رفت و آمدی صورت نمیگیرد و در میان جنگلی چنین بکر به طور حتم جانورانی چون خرس، یوز، شغال، سنجاب، جوجه تیغی، گراز، و ...حضوری بیپروا دارند و نمیپسندند کسی حریم قُرُق آنها را بشکند.
این محقق و پژوهشگر بیان میکند: قلۀ تجک از مسیر پشت روستای تجنکلای بزرگ طی میشود، یال سمت جنوبی کوه تجک مسیر انتخابی است، از اینجا دیگر آسمان دیده نمیشود زیرا شاخ و برگ درختان بلند قامت آسمان سبز دیگری در زیرآسمان آبی پدید آوردهاند. در بالا ترین اشکوبۀ جنگل درختانی چون سیاه موزّی، کُرزِل(ممرز)، خرمندی(خرمالو)، انجیلی و در مکانهای مرطوبتر و سایه راش، چِر، مَلِج و بوتههایی چون کُنِس، ولیک، آلوچه رخ نشان میدهند. در اشکوبههای پایینتر علاوه بر گونههای اشاره شده به صورت انبوهتری گونههایی چون انجیلی، داغداغان، آزاد، کِراد، کرپ و از همه مهمتر درختان شمشاد جوان و کهنسال بهم پیوستهاند. بعضی از این گیان درختان میوهدار جنگلی هستند: مانند خرمالو، امرود و سیب ترش جنگلی، سیاولیک، سرخ لیک، کنس، انگور جنگلی، انجیر، انار و... انواعی از گیاهان دارویی چون بابونه، فشکی واش، زِمِنج، تشی گذرو...
توپا ابراهیمی ادامه میدهد: زمین چمن وسیعی در میانۀ جنگل به چشم میآید که درختان پر تعداد چون دژی محکم آن را در میان گرفتهاند.اسیدی شدن هوا نوید پیدایش هسل را در دل زنده میکند. در کنار زمین چمنی که تمام قد شبیه یک زمین فوتبال است، لبههای زمین خاکی سیاه و لجنی دیده میشود.
وی میگوید: در درون زمین درختانی افتاده وجود دارند که فقط سمت بالای آنها نمودار است و مابقی در زمین فرو رفته است. این تالاب کنّیچال»یا «هَسَلhasal» جنگل «مشل» یا به قول امروزی ها «مشعل» است. با پرتاب سنگی به میانۀ آن قلمبۀ آبی چون حباب بیرون میزند. تالاب سست و کرخت به خوابی عمیق فرو رفته است. هیچ موجی ندارد و سطح آن را جلبکها به قطر نیم سانتیمتر چنان پوشاندهاند که هیچ درزی باقی نگذاشتهاند. تبخیر آب نسبتاً اسیدی شده هوای اطراف را اندکی ترش مزه کرده است. سایۀ درختان سربه فلک کشیده از هر سمت سواحل بیضی شکل هسل را پو شاندهاند.جلبکها در آن قسمت که در پوشش سایه هستند کاملاً سبز رنگ و هرچه به کانون نزدیکتر میشوند نارنجی و در نهایت با رنگ سرخ روشن در مقابل نور خورشید واکنش نشان داده تن آرایی میکنند.
این محقق و پژوهشگر میافزاید: این تالاب ماهی ندارد اما زیستگاه ایده آلی برای دوزیستان است. مساحت تالاب در زمانی که از آب کاملاً لبریز میشود حتی به یک هکتار هم نمیرسد. مساحتی که بدست آمده در 21مرداد 85 در حد 3800متر بود. عمق آب موجود در عمیقترین نقطه که در آن زمان در سمت جنوب غربی قرار داشت 2.30 متر و عمق آن با اتکا به داغآب موجود بر تنۀ درختان و سنگها در زمان ظرفیت کامل 4.40متربود. شیاری در سمت شرقی این تالاب و جود دارد که نشان میدهد گاهی که به ندرت آب سر ریز میکند، از آن شیار به سمت درۀ چالوس رود سرازیر میشود. پرحجمترین آب موجود در تالاب از ریزش بارانهای موسمی نیمۀ دوم فصل پاییز آغاز شده و تا اواسط بهار تداوم مییابد، اما سرعت تبخیر آن در فصل تابستان زیاد است تا حدی که کف آبگیرنمایان میشود.
توپا ابراهیمی خاطرنشان میکند: آب این هسل از کف و کانون آن میجوشد، هیچ درّه یا جویباری آبهای سطحی را به سمت آن نمیبرد، در پایین دست تالاب چشمهای از زیر درختی کهنسال میجوشد که از ذخیرۀ آب تالاب میکاهد و در واقع این چشمه زیراب هسل محسوب میشود؛ سالهاست که سازمان منابع طبیعی به منظور برداشت از چوبهای جنگلی، عمق این جنگل بکر را با جادهای خاکی شکافته است. جاده از سمت جنوبی این آبگیر عبور میکند و رفت و آمد را حتی اگر به صورت پیاده پیمایش هم باشد برای دیداگر آسان میکند.
نام های تالاب و دلایل نام گزینی
وی در مورد مرداب هسل یا همان تالاب کنّیچال میگوید: تالاب کنّیچال تقریباً در 10کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس و 15 کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد و در عمق جنگل معروف مشل موزّی قرار دارد که در بعضی از مواقع بدانجا جنگل «فین»یا محمدآباد نیز گفته میشود، این جنگلهای پر پشت تا پیش از ملی شدن جنگلها و مراتع از چراگاههای احشام مردم سینوا، تلاجو و سینوا چشمه بود و اکنون نیز با قرار گرفتن این آبادیهای بزرگ و صاحب نام در سمت شمالی، نزدیکترین روستاها به تالاب مزبور محسوب میشوند. تالاب کنیچال پیش از هرجایی در حوزۀ گردشگری این آبادیها قرار دارد و از محل این روستاها بیش از هرجای دیگری در دسترس است. پیشینیان بنا به وضعیت و شرایط طبیعی و معیار هایی که برای خود داشتند برای عوارض طبیعی زمین نام گزینی میکردند.آنان نامهای پر شماری به شرح ذیل برای این تالاب برگزیدند.
کَنّیچال،کنّو چال،گَن اُچال، مِهاز چال، مشل و هسل ازجملۀ این اسامی هستند. مشهورترین این اسامی مشل و هسل هستند که در حال حاضر بیشتر با این نامها نامیده میشوند.
هسل hasal به معنی آبگیر فصلی است و درگویش تبری کلارستاقی نامی عمومی برای هر آبگیری است.
تبخیر آب هسل ها معمولاً از زمستان شروع شده و تا نیمۀ دوم بهار بیشتر دوام نمیآورند. از آنجایی که برکۀ کنی چال در بعضی از سالها کم آب میشود و آب آن تاکف فرو مینشیند میتواند در تعریف هسل نیز بگنجد.
این محقق و پژوهشگر ادامه میدهد: اکنون آبگیر کنیچال یا دریاچۀ مشل بجا و بحق نسبت به ده سال پیش بسیار شناختهتر و پر آوازهتر شده است. «طبیعت گردان» محلّی، به خوبی آنجا را شناخته و پای انبوهی از عاشقان طبیعت را از دیگر نقاط کشورکم و بیش به آنجا کشاندهاند.حضور در دامن طبیعت پر طراوت کنار این آبگیر و پناه گرفتن در سایه سار درختان کهنسال انجیلی هرگز گذر عمر را برنمیتابد و روح فرح انگیز را به آسمانها پرواز میدهد. در فصل زمستان که برگها فرو میریزند شاخههای بسیاری از درختان انجیلی و کُرزِل همچنان سبز است زیرا انبوهی از گیاهان درخت زی معروف «دار واش»سر سبزی سر شاخه ها را حفظ کردهاند.
گزارش از: سپیده پورشعبان خبرنگار ایسنا منطقه مازندران